پناهم بده

bahare [AloneBoy.com] dg

 

قبول دارم.اشتباه کردم شاید از اولش هم ما بهم نمی خوردیم اما خیلی دیر شده.اولاش یه حس معمولی بود .میخوام باهات صادق باشم.اولش فقط یه حس بود اما هرچه قدر رابطم باهات بیشتر شد فهمیدم که این حس وابستگی هم بیشتر شده.الان که اینجام میبینم کار از کار گذشته.کاریشم نمیشه کرد…شاید سلیقمون بهم نخوره شاید دو تا دنیای متفاوت داریم اما فقط بگو من با این دل لعنتیم چه کار کنم؟ میدونم دیر یا زود باید این اتفاق می افتاد اما کاش وقتش الان نبود…دارم کم کم نا امید میشم اخه چرا همیشه اخرش باید اینجوری تموم شه.

دوست داشتمو دارم اما تو یک بار بیشتر بهم نگفتی..شاید تو هم داری به حرف اون اقاهه گوش میدی که میگه به کسی که دوستش داری نگو دوست دارم اما اینو بدون که همون یه بارم که بهم گفتی تا صبحش بیدار بودمو خوشحال بودم که مهرم به دلت افتاده.ما پسرا مشکلمون همینه همش باید منتظر بمونیم تا طرف بهمون ابراز علاقه کنه…بگذریم. میگن داشتن رابطه تو دوستی هم خوبه هم بد.خوبیش اینه که عشقو زیاد میکنه بدیشم اینه که عشقو به هوس میکشونه.من با این دو مسئله کاری ندارم ولی همون اغوش گرمت بهم انرژی میداد اصلا هم برام مهم نیست که دیگران چی میگن.حاظرم هر چی دارمو بدم تا دوباره بغلت کنمو واسه چند ثانیه هم که شده محکم به خودم بچسبونمتو بگم دوست دارم…اما چه فایده؟ تو اینا همرو از روی هوس برداشت کردی.شاید من زیاد روی کردم ولی خودتم میدونی که واقعا دوست دارم…

شاید بگی کیارش همه حرفاش دروغه..شاید تو دلت بگی اینا همش حرفه…اما هیچ کی نمیتونه جای تورو برام پر کنه.تصمیم گرفتم بعد تو با هیچکی دوست نشم اخه دیگه به این دوستیا اعتقاد ندارم.بسمه هر چی شکستمو غصه خوردم…میدونم خیلی اذیتت کردم هعمش بهت اس میدادم کجایی چیکار میکنی کی کلاست تموم میشه کی میای خونه….اما همش از روی نگرانی بود..اخه گرگ زیاد شده میترسیدم تورو از من بدزدن.خودتم میدونی که جامعه بدی شده دوست داشتم مال خودم باشی اغوش گرمت فقط مال من باشه اما الان فهمیدم که اینا همش یه خواب بود…هیچوقت نمیتونم فراموشت کنم نمیدونم تو میتونی یا نه…به قول خودت تو ارااده کنی هست کسایی که دنیارو هم به پات بریزن اما اینو بدون که هیچ کدوم قد من دوست ندارن…با این که عشق دوم من حساب میشی اما اندازه عشق اولم دوست دارم حتی بیشتر..یادته وقتی داشتی میرفتی چه قدر گریه کردم؟ ازت التماس کردم نری تو هم نرفتی اومدی بغلم کردی خودتم شاهدی که چقدر رو اغوشت گریه کردم…به شوخی گفتم اخرین باری که گریه کردم ۵ سال پیش بود.اون لحظه فهمیدم که چقدر دوست دارم و زندگی بدون تو همش کشکه.

شاید تو دلت بگی خفه شو حوصله چرت پرتاتو ندارم ولی عاشق لوس بازی هاتم.میمیرم برای ناز عشوه هات..کاش میتونستم مال خودم کنمت.میدونی؟ ادم یه چیزایی هست روش نمیشه بگه ولی در این حد بدون اگه میشد هیچی برات کم نمیزاشتم.کی از تو بهتر؟ ناراحت باشی ناراحتم شاد باشی شادم…اصلا دوست ندارم ناراحتیتو ببینم.راستش منم مثل خودتم.وقتی ناراحت میشم دیگه چیزی جلو دارم نیست اما تو یه خورده بیشتر ناراحت میشی …وقتی اخم میکنی دست پام یخ میکنه…شاید اون روز تعجب کرده باشی با این که ناراحت بودی هیچ کاری نکردمو جلوت نشستمو زانومو بغل کردم…شاید اون لحظه هر پسری بود بغلت میکردو ارومت میکرد..اما من واقعا دست پالم یخ کرده بود.فشارم افتاد پایین دیگه قلبم نمیزد…یادته میگفتی چرا وفتی بغلت میکنم چرا انقدر قلبم تند تند میزنه؟ خیلی ساده ای که نمیفهمی این تپش قلب همش بخاطر وجود تو بود…دوست داشتمو دارم اما …اما نمیدونم…نمیدونم چرا وقتی کسیو دوست داری دوست نداره…میدونم مقصر تو نیستی حتی مقصر من هم نیستم ..این سرنوشت کوفتی مقصره که چه جوری مارو با هم اشنا کرد.

یادته شب اول گفتم خیلی تنهام؟ درد من درد اون چیزایی نیست که تو تو زندگیت نداریش..درد من درد تنهاییه.شده تو تنهاییت بشینی با خودت بگی که چرا کسی از ته دلش تورو دوست نداره؟ شده تنهاییتو همه جا جار بزنی؟ من تنهاییرو باهات قسمت کردم..شاید تو از اشنایی با من خوشحال نشده بودی شاید با خودت گفته باشی این کی بود که من باهاش اشنا شدم اما فقط بدون که همین الان که دارم برات این حرفارو تایپ میکنم یه بغض خیلی سنگینی ته گلوم داره بهم فشار میاره…اما نمیتونم گریه کنم…من فقط تو اغوش تو میتونم راحت گریه کنم..فقط اغوش توئه که میتونه بهم ارامش بده وگرنه هیچکی نمیتونه اشکمو ببینه…میبینی؟ حتی باید ناز اشکامو بکشم تا بیان بیرون…میشه ازت خواهش کنم که نری؟باهام بمون.درسته داری اذیت میشی اما بدون تو نمیتونم…اگه می خوای باهام تموم کنی حداقل یه چند وقت بهم فرصت بده تا بتونم فراموشت کنم…دست خودم که نیست این قلب لعنتیم نمیتونه دوریتو تحمل کنه.یادته بهم گفتی گریه واسه بچه هاست؟ اره من بچم پس نرو..

نمی خوام اسمی ازت ببرم.خودت میدونی که این حرفا همش مختص خودته پس ازت خواهش میکنم که بهم وقت بده…خدارو چه دیدی شاید ازم خوشت اومد…هه…دارم چی میگم…


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: درد دل ، ،
برچسب‌ها: درد دل ,

تاريخ : یک شنبه 1 ارديبهشت 1392 ا 11:22 نويسنده : soheil ا
Weblog Themes By سایت عاشقانه